خودروسازان در نمایی نزدیک‌تر
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2419
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


به اتاق‌تان بروید و به کارهایتان فکر کنید

فضل‌الله یاری (سردبیر)
جناح چپ جمهوری اسلامی که چند دهه است به علت مطالبه اصلاح در امور کشور«اصلاحات» نام گرفته، اگر چه در ساختار قدرت جایی ندارد، و علیرغم انتقادات بسیاری که به عملکرد آنان در حمایت از روحانی و تشکیل مجلس دهم وجود دارد، اما بدون تردید در صورت وجود سازوکاری عادلانه و بازگشت امور به مجرای قانون، می‌تواند مردم را با مطالبه تغییر و اصلاح ساختار حکومت همراه کند.
اما در دو انتخابات گذشته که یکی به ادامه ریاست جهوری حسن روحانی منجر شد و در دیگری لیست امید وارد مجلس شد و در هر دو نیز رئیس دولت اصلاحات با اشاره‌ای این موضوع را محقق کرد، نگاه مردم به این جناح تغییر کرده و علیرغم این که چهره‌های شاخص این جناح امکان حضور در عرصه سیاسی و اجرایی را ندارند، اما مردم ناکارآمدی‌های دولت کنونی و مجلس فعلی را با نمره‌ای منفی در کارنامه آنان منظور کرده‌اند و البته دنیای سیاست است و آنها اگرچه با عملکرد این دولت و مجلس احساس فاصله می‌کنند، اما باید در کارنامه شان خود را سهیم بدانند. شانه‌خالی کردن از زیر بار این مسئولیت بدون تردید نقض پیمان با مردمی است که به اشاره آنان پای صندوق‌های رای حاضر شدند.
اکنون که بسیاری از مردم از تاثیر رای خود در روند امور کشور ناامید شده‌اند (به‌طوری‌که در انتخابات گذشته نیز نزدیک به 60درصد غیبت را بر حضور درپای صندوق‌های رای ترجیح دادند) اصلاح‌طلبان حاضر در صحنه سیاسی ایران باید مسئولیت بخشی از این 60درصد غایب انتخابات و البته ناامیدی مردم را برعهده بگیرند و اصلاحاتی جدی و بلکه رستاخیزی در نحوه سیاست‌ورزی خود ایجاد کنند.
همه راه‌های رفته آنان در دو دهه گذشته، دیگر بدنه‌ای را که چشم به اصلاح در کشور دارد، قانع نمی‌کند.
بدنه اصلاح‌خواهی کشور، خود را سرمایه عظیمی می‌بیند که در اختیار هرکسی قرار گیرد قدرتی به او می‌دهد که می‌تواند به پشتوانه این توان، مطالباتش را پیگیری و به نتیجه برساند، اما می‌بیند که با همه حضوری که در صحنه داشتند و همه قدرتی که پای کار آوردند و در اختیار اصلاح‌طلبان قرار دادند، آنان مانند رانندگانی محتاط و محافظه‌کار توان بدنه اصلاح‌طلبی را مستعمل و مصرف کردند، اما نتوانستند آنها را به مقصدی - که گفته بودند و در تعرفه رای خود نوشته بودند - برسانند.
اکنون که این گروه بیش از پیش از حضور در ساختار حکومت فارغ شده و گرفتن مناصب و صندلی‌های سیاسی و اجرایی دور از دسترس‌شان قرار گرفته، فرصتی پیدا کرده‌اند تا به اتاق خود بروند و به کارهایشان فکر کنند؛ اتاقی که می‌تواند خلوتی فراهم کند تا به دور از منیت و غرور، آنان را با وضعیتی صادقانه و عریان روبه‌رو شوند، تا همه کجی‌ها و ناراستی‌ها و البته بی‌عملی‌هایشان را چون آینه‌ای روبه‌رویشان بگیرد و بدون هیچ ابهامی نشانشان دهد که با رای مردم چه کرده‌اند که مردم هم بی‌خیال‌شان شده‌اند و ترجیح داده‌اند به کنج انزوای خود برگردند؟
باید در این وضعیت سهم خود از ناامیدی مردم ایران درباره اصلاح امور را بپذیرند.
همین مکاشفه نه چندان دشوار می‌تواند گام اول برای بازگشت‌شان به عرصه عمومی باشد.