دوست آن دانم که گیرد دست دوست
مسعود نادری( فعال فرهنگی)دوست آن دانم که گیرد دست دوست
مسعود نادری( فعال فرهنگی)
بالآخره بعد از مدتها فردی با ویژگیهای فکری اصلاحطلبی، باتجربه وزارت در دوران اصلاحات (دوره ریاست جمهوری سید اصلاحات سید محمد خاتمی) و با برخورداری از سابقه نمایندگی چند دوره مجلس و دارای صفات اخلاقی شایسته در شان ریاست جمهوری و با امکان رایآوری بالا کاندیدای ریاست جمهوری شده است و از قضا و به هر دلیل صلاحیت او احراز شده است.
انتظار آن بود ( و همچنان هست) حداقل کسانی که متصف به صفت اصلاح طلبی هستند از این امر حمایت کنند. امابعضا دیده میشود که برخی خلاف ویژگیهای اولیه اصلاحطلبی که همانا نسبینگری، ناامید نشدن، قدم به قدم گام برداشتن، استفاده صحیح از موقعیتهای پیش آمده و... است، رقیب را اشتباه گرفتهاند و نه تنها از مواضع جبهه اصلاحطلبان و کاندیدای آنان حمایت نمیکنند که این مواضع را مورد تهاجم هم قرار میدهند. لذا نکاتی چند یادآوری میشود:
1- قهر و کنارهگیری مستمر از شرکت در امر انتخابات، ضمن محروم شدن از یک کنش کم هزینه اجتماعی - سیاسی، باعث میگردد که آدمی یا به بی تفاوتی و دلسردی کشانده شود و یا به خشونت طلبی گرایش پیدا کند که اتفاقا هر دوی آنان در تناقض با اندیشه اصلاح طلبی هستند.
۲- اگر مردم و اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند، “قطعا “ سیاستهای فعلی به شکل پر رنگتری تداوم خواهد داشت و اما اگر مردم بطور گسترده در انتخابات شرکت کنند، “احتمالا “ میتوانند در تغییر برخی سیاستهای جاری موثر باشند. به نظر میآید انتخاب آن امر قطعی نامطلوب و کنار نهادن این امر احتمالی مطلوب، انتخاب مناسبی نباشد.
اصلاح طلبان مخالف معتقد هستند که دیگران رای ما را به حساب خود گذاشته برای خود مشروعیت سازی میکنند لذا در انتخابات شرکت نمیکنند . اصلاح طلبان موافق پاسخ میدهند که ممکن است کسانی تفسیر نادرستی از آرا مردم بکنند اما ، اولا : رای اکثریت مردم در انتخابات تنها مشروعیت به سیاستها و برنامههایی میدهد که در انتخابات مورد تائید اکثریت مردم قرار گرفته اند و در غیر این صورت رای اکثریت نه تنها به کسی مشروعیت نمیدهد که مشروعیت را از کسانی که مانع اجرایی شدن آنها هستند هم میگیرد.
ثانیا :اگر مردم بطور گسترده در انتخابات شرکت کنند کسی نمیتواند رای آنان را بگونهای دیگر تفسیر کند . زیرا معلوم است رای به کاندیدای اصلاح طلبان یعنی اعتراض به برخی سیاستهای جاری و اگر مانعی در اجرا دیده شود مانند گذشته آثار آن را در انتخابات آینده خواهند دید.
۴-آنچه اصلاح طلبان مخالف ، در مخالفت با شرکت در انتخابات بیان میکنند، اصلاح طلبان موافق هم میدانند اما اصلاح طلبان موافق معتقد هستند، سیاست گام به گام یک اصل پایدار است که نتیجهای عقلانی ، روشن، مطمئن و کم هزینه در بر دارد . قطعا انتخاب گزینه حرکتهای منتهی به اقدامات هیجانی و احساسی بجای سیاستهای عقلانی گام به گام ، انتخاب مناسبی نیست.
۵- در نظر گرفتن اهداف “ایده آل گرایانه خوب” بجای در نظر گرفتن “اهداف واقع گرایانه خوب” مشکلی است که اصلاح طلبان مخالف دچار آن شده اند. بدیهی است انتخاب گزینه “ اهداف ایده آل خوب “ بجای “ اهداف واقعی خوب “ گزینه مناسبی نیست.
۶- دوستان اصلاحطلب مخالف ، پیش از این در انتخاباتی شرکت کرده اند که به انتخابات قبل از آن اعتراض داشته اند ، حال به همان دلیل که در آن انتخابات شرکت کردهاند، میتوانند در انتخابات فعلی هم شرکت کنند.
۷- متاسفانه یکی از کارهایی که برخی اصلاح طلبان مخالف میکنند این است که انتظارات از ریاست جمهوری را آنقدر بالا میبرند که از حد توانائیهای واقعی رئیس جمهور خارج است . قطعا ثمره این عمل با توجه به مولفههای قدرت در ایران تنها وتنها ناامیدی خواهد بود و روشن است که این خلاف اندیشه سیاست گام به گام اصلاح طلبان است.
۸-به اقدامات جبهه ی معروف به اصول گرایی نگاهی بیاندازید . اگر از آقای پور محمدی بگذریم میبینیم که نسبت به اصلاح طلبان، چهار برابر بیشتر فرصت تبلیغاتی و سخن گفتن علیه اصلاحات دارند و اما به وقت رای گیری (احتمال قریب به یقین) با کناره گیری سه نفر ، رای چهار نفر به نام یکی از آنان به صندوق ریخته خواهد شد و این احتمال پیروزی آنان را بالا خواهد برد. به نظر شما تکلیف اصلاح طلبان در این شرایط چیست؟
۹- باری حال که گروهی از اصلاح طلبان دوباره وارد کارزار مبارزه انتخاباتی شدند و امید میرود که نامزد آنان رای بیاورد از دوستان دیگر شان انتظار دست گیری و کمک دارند نه مقابله و مچ گیری . شیخ اجل سعدی شیرازی گفت: دوست آن دانم که گیرد دست دوست.